ّ
لوکس بلاگ
موضوعات آخرین نظرات بچه ها آخرین نطرات
Mohade3 - وای خیلی قشنگ بود میشه چنتا سریال تاریخی دیگه هم بگی؟؟
پاسخ:سلام عزیزم عاشقان ماه، ملکه هفت روزه، ملکه کی ، نقاشی مهتاب روی ابرها. ملکه اهنین - 1400/6/2
پرستو - مستوره ی عزیز ممنونم از نقد خوبتون و انصاف و عدالت و جامع بودن نظراتتون . موفق باشید .
پاسخ:ممنون از شما - 1400/6/2
dayan - سلام مریم جان خوبی بانو؟ خیلی وقته ازت بیخبرم عزیزم حالت خوبه اوضاع روبراهه اینجا رو هم آدرسشو گم کرده بودم تا اینکه امروز موفق شدم وارد وبلاگ بشم
حتما ی خبر از خودت بهم بده عزیزم پاسخ:سلام عزیزم قربون خانمی خوبم زیاد دیگه به وبلاگ سر نمی زنم مثل خونۀ ارواج شده فدات خانمی هستم سرم شلوغه کتابامه - 1400/5/17
بهراد - سلام به دوستان
به نظر منم این سریال دوست داشتنی خیلی خوبه من همه ی قسمت هاش رو در شبکه ی ۵ نگاه میکنم حتی شده تا نصفه شب بیدار میمونم تا ببینم و هر شب لحظه شماری میکنم ساعت ۱۱ بشه (یعنی در این حد فیلمش رو دوست دارم) ممنون ازکارگردان و بازیگران و تهیه کننده ی این فیلم. بهراد ایمانی ۱۲ ساله از تهران پاسخ:سلام اقا بهراد خوشحالم دوستش داری و ممنون از نظرت - 1400/5/4
narges_m - دل منم برای خودتو نقدات تنگ شده عزیزم
من به تازگی دوباره زایمان کردم این یکی هم پسره مشغول اینم خخخخخ پاسخ:سلام نرگس جان ای جانم مبارک باشه به سلامتی. من که کلا از فاز سریال فعلا بیرون اومدم . یه مدت رفتم سراغ کتاب و یه مدت سراغ سریال باقی ملل. خوشحال شدم عزیزم. قدمش با روزی و با برکت - 1400/3/25
Moonshadow - ممنون ادمین خسته نباشی خیلی خوب بود واسه من تا قسمت ۹ کشش داشت بقیشو بخاطر سوجون و سوهو دیدم نه داستان
پاسخ: دقیقا همینه. داستان پررنگی که نداشت همین دو تا پسر بچه داستان رو کشوندن تا پایان. من که تا بهم رسیدن ذوقم پرید. اما بازم به عشق شخصیت اصلی ادامه دادم. ممنون از نظرت - 1400/3/10
narges_m - سلام مریم گلی عزیزم خوبی؟؟
سریال موشو دیدی؟رکورد لایک رو در پرومویز شکونده من که بشدت خوشم اومد عالی بودو کلا پشم ریزان حتما ببینش اگه ندیدی منظر نقدت هستم پاسخ:سلام نرگس گلی کجایی دختر دلم برات تنگ شده بود. نه ندیدم خیلی وقته اصلا سراغ سریال نیومدم. اخرین سریالی که دیدم بریجرتون ها بود که دوست داشتم حالا دارم کتاب می خونم. باشه دیدم حتما ممنون از محبتت . - 1400/3/8
Seyedd - نقد خیلی خوبی بود..
تمام و کمال موافقم...در کل برای اوقات فراقت خوبه ولی با توجه ب نمرش انتظار بیشتری داشتم پاسخ:وای اقا سید شمایید؟ چقدر خوشحال شدم از نظرتون. کجایید ؟ چه می کنید؟ خیلی وقته خبری ازتون نداشتیم. خوشحالم هنوز تو این حیطه هستید. من که خیلی وقته از کره اومدم بیرون رفتم سراغ کشورهای دیگه. تو این مدت کلی اتفاق افتاد و همه چی تغیر کرد. وای یه لحظه پیغامتون رو دیدم یاد گذشته ها افتادم. بله سریال خوبی بود. من با پایانش مشکل داشتم و مقدمه چینی زیادش. ممنون از نظرتون - 1400/2/25
زری - سلام،ببخشید اینجا ميگم ولی کسی wonderful mama رو دیده؟؟از اولین سریال های بوگومه
پاسخ: من خودم ندیدم اما از من میشنوی اگه مطرح نیست و کمتر کسی سریال رو دیده ریسک نکن. اگر هم میخوای ببینی دو سه قسمت اول باید اگه راضی بودی بقیه اش رو بگیر من اولین سریالی که از بوگوم یادمه یه سریال جنگی بود که به عنوان برادر شخصیت اصلی بازی کرده بود فکر کنم ماسک بود - 1399/12/27
فرشته - سلام عزیزم ...میتونی اضافه کنی فکرخوبیه اما کدوم قسمتش میخای اضافه کنی مریم جون ؟
پاسخ: بذار یه تیتر می زنم اضافه می کنم کاری نداره - 1399/12/25 |
نوشته شده به دست Moon shine
سریال کره ای The Guest 2018 با بازی کیم جه ووک اثری از کاردگردان سریال بلک
نام ها: مهمان Hand: The Guest - محصول2018 : کره جنوبی از شبکه OCN ژانر: معمایی | هیجان انگیز | فانتزی تاریخ پخش: 21 شهریور 1397 – Sep2018 12 قسمت ها16: قسمت روزهای پخش: چهارشنبه و پنج شنبه ها مدت زمان: 60 دقیقه وضعیت: پایان یافته است بازیگران: Kim Dong wook – Kim Jae-wook – Jung Eun Chae نقد سریال مهمان همه یه تاریکی درونشون دارن ، وقتی تو اون تاریکی قدم می زنی
تبدیل به شیطان می شی
خلاصه داستان :
داستان این سریال درباره ی دوتا پسربچه و یه دختر بچه است که در یه بازه ی زمانی و در یک مکان و موقعیت خاص، زندگی هاشون با هم طلاقی پیدا می کنه . طلاقی و برخوردی که مثل برخورد بیگ بنگ که دنیا رو زیر رو کرد دنیایاین سه بچه رو هم زیر و رو کرد . اما چیزی که اون ها فکرش رو هم نمی کردند این بود که این ارتباط همیشگی وادامه دار بشه .
شخصیت ها :
یون هاپییونگ ( کیم دونگ وو) : یه راننده ی تاکسی سی و خورده ای ساله با یه نیروی خاص که می تونه آینده و یا حالو گذشته رو از نگاه ارواح شیطانی ببینه . و از این طریق به دنبال رئیس روح های شیطانیه . شجاع ، مهربون ومسئولیت پذیره . با اینکه روزهای بدی رو تو زندگیش گذرونده اما هنوز هم محکم و استوار به دنبال حقیقته .
کانگ گیل یونگ (جانگ اون چه ) : یه کارآگاه خانم سی و خورده ای ساله ، تو کارش جدی و خشکه و برای حل پروندههاش فقط به هوش و منطقش اکتفا نمی کنه بلکه به حس ششم خودش هم تکیه می کنه . به خاطر اینکه مادرش هم کارآگاهبوده اون هم این شغل رو انتخاب کرده .
چوی یون ، ماتئو (کیم جه ووک( : یه کشیش جنگیر جوون سی و خورده ای ساله ، کم حرفه ، رفتار سرد و خشکیداره . و بیست ساله که دنبال برادر بزرگترش می گرده . بعد از حادثه ی وحشتناکی که تو بچگی براش پیش اومده ،مدت ها افسرده بوده و حتی تو همون بچگی اقدام به خودکشی هم کرده بود .
داستان سریال :
اون از دریای شرقی می یاد ، اون می ره تو جلد آدما ، می ره تو بخش تاریک و ضعیف آدما و تسخیرشون می کنه .اونی که تسخیر شده ، دیگه آدم نیست . از مردن آدما خوشحال می شه ، گولشون می زنه ، و بهشون می خنده ، سون ازدریای شرقی می یاد .
داستان این سریال از یه روستا کنار دریا شروع می شه و افسانه ای که سینه به سینه بین مردم اون روستا گشته . افسانهای درباره ی سون . سون یا مهمان به روح خبیثی گفته می شه که روح افراد ضعیف رو تسخیر می کنه و اون ها رووادار به انجام اعمال وحشتناکی می کنه و در آخر اون ها رو می کشه . و به سراغ قربانیه بعدیش می ره .
و ماجرا از اون جایی شروع می شه که این روح خبیث راهش به خونه و زندگیه سه قهرمان اصلی داستان ما باز می شه. و ماجراهایی رو رقم می زنه که مثله دومینو به هم مرتبط هستند و این سه قهرمان رو کنار هم قرار می ده .
نقد سریال :
سریال با سکانس هایی از ساحل دریا و در زمان حال شروع می شه ، سکانس هایی که به یه حمله و قتل فجیع ختم میشه . و بعد از اون به بیست سال قبل فلش بک زده می شه و به روستای داستانمون بر می گردیم . جایی که مردم روستابا خوشحالی کنار هم و تو خونه ی جادوگر یا همون شمن روستا جمع شدن تا برای مراسم دعای سالانه اشون که برایآرامش و خوش شانسیه آماده بشند.که بعد از تموم شدن مراسم تو خونه ی همون جادوگر اتفاقی می افته که زندگیه یونهاپیونگ ، نوه ی اون جادوگر رو زیر و رو می کنه.
یون هاپیونگ که به تازگی خانواده اش به نیروی خاص اون در دیدن ارواح پی بردن ، تو اون شب بعد از دیدن اونصحنه های وحشتناک از حال می ره و تب می کنه و از اون شب به بعد اتفاقاتی می افته که همه اطرافیان این اتفاقاترو از چشم یون هاپیونگ می بینند . و فکر می کنند که سون اون رو تسخیر کرده و اون اتفاقات هم کار خودش بوده .
پدر و پدربزرگش تمام تلاششون رو می کنند تا بتونند از طریق جنگیری اون رو از تسخیر نجات بدن . اما پدرش درآخر به دلایلی سعی می کنه یون هاپیونگ رو بکشه . که باعث می شه یون هاپیونگ شبانه از خونه فرار کنه که همینموضوع سه قهرمان سریال رو در این شب برای اولین بار در کنار هم قرار می ده . شبی که برای هر سه ی اون هابدترین شب زندگیشون رو رقم می زنه . و یه رابطه ی عمیق و همیشگی رو بینشون ایجاد می کنه .
روند سریال به شدت جذاب و گیرا و هیجان انگیزه و از همون سکانس های اول شما رو با خودش همراه می کنه . یکیاز نکات قوت این سریال به نظر من شروع به شدت جذابش بود ، شروعی که من رو به شخصه علاقه مند به ادامه دیدنسریال کرد . نورپردازی و طراحی صحنه ی فوق العاده ای داره . با اینکه آدم فکر می کنه به خاطر داستان سریال بایدبا صحنه های دارک و تاریک روبرو بشه ، این سریال این فکر رو کنار می زنه و با صحنه هایی پر از نور و روشناییشروع می شه . و خوب نورپردازیش جوری نبود که اذیت کننده باشه .
حقیقتش من خودم به شخصه با سریال هایی که فضای سرد و تاریک و خشک و بی روح دارن اصلا نمی تونم ارتباطبگیرم ، مثلا همین اواخر یه سریال دیدم به نام عدالت ، که فضاش به همین صورت بود و با اینکه ژانرش حقوقی بود وبازیگرهای خوبی هم داشت به خاطر فضاش نتونستم تا آخر دیدنش رو ادامه بدم . اما این سریال با وجود داشتن تمترسناک ، با ترکیب به جایه هیجان و ترس و شجاعت و دوستی و محبت و انسان دوستی بین شخصیت های داستان وماجراهایی که هر قسمت باید باهاش روبرو می شدن به خوبی تونسته بود این فضای سرد و خشک رو متعادل کنه ، بهطوری که بیننده از دنبال کردن سریال و از دیدن مداوم این فضا ، دلسرد و دلزده نمی شه و با هیجان منتظر شروعقسمت بعد و ادامه داستان می مونه .
نکته ی قوت بعدی این سریال فیلمنامه ی قوی و کاملشه ، فبلمنامه ای که می تونم به جرات بگم هیچ باگ و سوراخینمی تونید داخلش پیدا کنید . نویسنده های فیلمنامه به خوبی تونستند بیننده ها رو با خودشون و با قهرمان هاشون و بادردها و غصه ها و ترس ها و امیدهاشون همراه کنند . همدردی و نگرانی که بیننده با قهرمان های این سریال تا به آخرحس می کنه کاریه که نویسنده ها با احساسات بیننده ها انجام دادند . شخصیت پردازیه فوق العاده ی این سریال هم حسنختام کار فوق العاده ی نویسنده ها است . همه ی شخصیت های داستان ، کاملا قابل درک و لمس هستند ، آدم های دستنیافتنی که تو پینت هاوس برج ها زندگی می کنند و ماشین های آخرین مدل سوار می شن نیستند ، از خود مردم عادیهستند . و شاید یکی از دلایل دیگه ی جذب بیننده ها به این سریال هم همین موضوع باشه که با شخصیت ها همذاتپنداری می کنند و خودشون رو از اون ها جدا نمی دونند . به خاطر همین راحت تر باهاشون همراه می شن و درکشونمی کنند و باهاشون می خندن و گریه می کنند و براشون نگران می شن و گریه می کنند .
این سه قهرمان ما که هر کدومشون ماجراهای دردناکی رو پشت سر گذاشتن که در گیر و دار اون عزیزان خودشون روهم از دست دادن ، کسانی که تکرار نشدنی هستند . هر کدومشون به نحوی با این درد و غم سعی کردن کنار بیان وخودشون رو به جایی که هستند برسونند .
یون هاپیونگ ، با یه شخصیت گرم و مهربون و دوست داشتنی که همیشه آماده ی کمک به دیگرانه و یه راننده ی تاکسیکه همیشه از یه شهر به شهر دیگه انتقالی می گیره و توی اون شهر دنبال سون می گرده . با وجود اینکه خانواده اش روتو بچگی به صورت دردناکی از دست داده اما با کمک روح قوی و محکم و پاکش تونسته دردها و دلتنگی هاش رو تاببیاره و یه انسان باقی بمونه.
چوی یون یا کشیش خوش تیپ سریال ، با یه شخصیت سرد و خشک و جدی و مسئولیت پذیر و گاهی اوقات خشن ، کهبه عنوان یه کشیش جنگیر آموزش می بینه . یه زندگیه به شدت تاریک و سرد داره . که یون هاپیونگ با اومدنش وهمین طور آوردن کانگ گیل یونگ به دنبال خودش ، نور و گرمای دوستی و محبت رو به زندگی چوی یون می یاره .
کاراگاه کانگ گیل یونگ ، با یه شخصیت محکم و قوی و باهوش و سرسخت ، که با وجود مخالفت ها به دنبال اونچیزی که بهش باور داره می ره تا حقیقت رو پیدا کنه . البته یه مقدار قد و یک دنده هم هست .
یه چیزی که تو هر سه شخصیت اصلی مشترکه و می تونی در هر سه اشون ببینی ، تنهایی مفرطشونه. هر سه شون بهشدت تنها هستند که بعد از اینکه در کنار هم قرار می گیرند این تنهایی به یه دوستی جدایی ناپذیر و همیشگی تبدیل میشه . دوستی که برای کمک به همدیگه حتی از جونشون هم مایه می گذارند .
تحلیل داستان : (اسپویل )
با توجه به اینکه این مفهوم جن و جن گیری و روح و ارواح شیطانی توی بعضی از سریال ها به عنوان موضوع اصلیسریال استفاده میشه و مخصوصا سریال مهمان هم یکی از همون سریال هاست . بهتر دونستم درباره ی این مفاهیم هم یهمقداری صحبت کنیم . از اون جایی که ممکنه مابین بیان بعضی نکات ناخواسته به بعضی قسمت های سریال هم اشارهبشه ، به افرادی که به اسپویل شدن داستان سریال حساس هستند توصیه می کنم ، این قسمت رو قبل از دیدن سریالمطالعه نکنند .
از نظر اسلام : خوب درباره ی واژه ی جن که همه فکر می کنم بدونند یکی از آفریده های خداونده که از آتش خلق شدهو بدنش در حالت عادی به صورت ماده و قابل مشاهده برای ما انسان ها نیست.
اجنه پیش از انسان خلق شدند اما ، مانند انسان دارای شعور و اختیار و تکلیف هستند و هدف از خلقتشون همانند انسان ،عبادت و بندگی خداونده . اون ها هم مانند باقیه موجودات در قیامت برانگیخته می شند و ممکنه مومن ، یا کافر و خوبیا بد و.... باشند . همونطور که می دونید این موجودات اصولا با ما انسان ها کاری ندارند ، در واقع اصلا اجازه ینزدیک شدن و ایجاد مزاحمت برای ما رو ندارند و یه حجاب و فاصل به فرمان خداوند بین دنیای ما و اون ها وجودداره . البته این اصل رو جنیان مسلمان کاملا رعایت می کنند ، اما تو این دنیا جنیان بی دین و کافر هم وجود دارند ، کهمشکلاتی که اکثرا برای انسان ها به وجود می یاد از طرف همین قسم از اجنه است .
البته حتی همین جنیان هم در حالت عادی پیرو همون اصل اول یعنی ممنوعیت نزدیکی و ایجاد مزاحمت برای انسان هاهستند ، چراکه قدرتی فرای قدرت های دیگه این مرز رو بین دنیاها ایجاد کرده و اون قدرت الهیه و هیچ کس توانمقابله با این قدرت رو نداره حتی اگر منکرش باشه . مگر اینکه خود انسان کاری انجام بده که موانعی که خداوند برایممانعت این جنیان برای نزدیکی به انسان ها ایجاد کرده از بین بره . که از جمله ی این اعمال توهین و اهانت به قرآنکریم و نام های پروردگار و بعضی مواقع ترک واجبات و انجام محرمات و وارد شدن به حوزه هایی از علم ماوراء کهدر اون تخصصی ندارن و .... است . این اعمال و اعمال دیگه ای مانند این ، باعث از بین رفتن موانع و سوءاستفاده یاین جنیان از این فرصت برای آزار و اذیت انسان ها می شه .
انسان هایی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند ، رو جن زده می گن ، اما درباره ی مفهوم جن گیری ، خوبهمونطور که بالا بهش اشاره کردم ، در صورت مزاحمت و آزار و اذیت اجنه ، راه های مختلفی هست ، که افرادخاصی که درباره ی این امور تحقیق و علم آموزی داشتند ، با ارائه راهکارهایی این مزاحمت ها رو برطرف و در واقعموانع برداشته شده رو دوباره سر راه اجنه قرار می دن تا از اذیت و آزار انسان ها دست بردارند . جن گیری رو دراسلام تطهیر جسد می گن و کسی رو که جن زده است ممسوس ( لمس شده ) و اذکاری که بر شخص ممسوس خواندهمی شود را رقیه می گن و کسی که جن گیری رو انجام می ده راقی . در هر صورت امکان مشاهده ی این پدیده واقعاوجود داره ، اما بیشتر از 70 درصد مراجعینی که ادعای جن زدگی دارند ، جن زده نیستند ، بلکه توهم این موضوعبرای اون ها ایجاد شده .
اما درباره ی پدیده ی تسخیر ، از نظر اسلام اجنه اصلا و ابدا توانایی تسخیر روح و جسم انسان ها رو ندارند ، بنابراینپدیده ی تسخیر در اسلام کاملا رد شده است . اون افرادی که بهشون جن زده گفته می شه ، همونطور که قبلا هم اشارهکردم از آزار و اذیت اجنه آسیب می بینند ، هم آسیب روحی و هم آسیب جسمی . اجنه نهایت کاری که می تونند بر علیهانسان ها انجام بدن ، فقط و فقط آزار و اذیته ، اما تسخیر به هیچ وجه امکان نداره ، اتفاق بیافته .
اما درباره ی روح ، خوب همونطور که می دونید از نظر دین اسلام روح تمام موجودات بعد از مرگ مستقیما به دنیایپس از مرگ فرستاده می شه و از خودشون هیچ اختیار و اراده ای برای موندن تو این دنیا ندارن . و فقط روح هایخاصی دارای امکان رفت و آمد بین دو دنیا هستند و اختیاراتی به اون ها ، اون هم بنا بر خواست خدا اعطا می شه . امااون ها هم حق دخالت مستقیم تو امورات این دنیا و زندگی انسان ها رو ندارند . اصولا اون مفهومی که تو این سریالبهش اشاره شده و اون هم ارواح شیطانی و حدود اختیاراتی که در این دنیا و در زندگی انسان ها دارند ، در واقع همهزاده ی تخیل نویسنده است ، از اون گذشته ارواح شیطانی که تو این سریال یا سریال های از این دست بهشون اشاره میشه در واقع همون شیطان و ایادیش هستند و نه اون روحی که ما تصور می کنیم . پس می تونید با خیال راحت اینسریال رو ببینید اون هم بدون نگرانی از امکان مزاحمت ارواح شیطانی ، چون ارواح انسان های شیطانی بلافاصله بعداز مرگ و بعد از گذروندن پروسه ی آشنایی با نکیر و منکر و حساب رسی به قعر جهنم فرستاده می شن . و اینقدرسرشون اون جا با فرشته های عذاب گرمه که فرصت دردسر درست کردن رو تو دنیای زنده ها ندارند .
در مورد شیطان هم یه توضیحی بدم ، خیلی ها فکر می کنند که شیطان فرشته بوده و بعد از نافرمانی دربرابر خداونداز درگاه پروردگار رانده و طرد شده . اما در واقع اینطور نیست ، شیطان در واقع یکی از اجنه بوده که به مدت 1000سال خودش رو وقف عبادت پروردگار کرده بود و هیچ گناهی مرتکب نشده بود ، به همین دلیل به مقامی هم تراز بافرشتگان نائل می شه و به همین دلیل در هنگام آفریده شدنه حضرت آدم و فرمان خداوند به فرشتگان مبنی بر سجده دربرابر حضرت آدم در بین فرشتگان حضور داشت . اما در این زمان حساس دربرابر فرمان خداوند می ایسته و بهخداوند می گه : من از اون برتر هستم ، چطور از من که برتر و بالاتر از اون هستم انتظار داری دربرابرش سجده کنم؟ من چنین کاری نمی کنم . و اینجاست که خداوند اون رو از درگاه خودش طرد می کنه ، و تمام اون 1000 سال عبادتو بندگیش هیچ می شه . شیطان که مقصر همه ی این ماجراها رو حضرت آدم می دونسته در پیشگاه خدا قسم می خورهکه از هیچ کاری برای گمراه کردنه حضرت آدم و فرزندانش فروگذار نکنه . و از خداوند می خواد که بهش اجازه یاینکار رو بده تا به خداوند ثابت کنه که آدم ها لایق اشرف مخلوقات بودن و لایق بندگی خداوند نیستند . خداوند هم که بهاشرف مخلوقات خودش اعتماد و باور داشت و جوهره ی وجودیه اون رو می شناخت ، دعوت به مبارزه ی ابلیس رومی پذیره و بهش این اجازه رو می ده ، اما در عوضه این اجازه ، اون رو تا ابد از درگاه خودش طرد می کنه و هیچ راهبرگشتی براش نمی گذاره . و اینکه شیطان فقط و فقط می تونه انسان ها رو وسوسه کنه و امکان تسخیر روح و جسماون ها رو نداره .
و اینطور می شه که شیطان یا ابلیس تبدیل می شه به دشمن قسم خورده ی حضرت آدم و همه ی فرزندانش . و از اونزمان ابلیس به همراه یاران و مریدان و فرزندان وفادارش کمر به سقوط و گمراهی انسان ها بسته و تا به الآن هم از اینکارش دست برنداشته . بنابراین اینکه شیطان یاران و زیر دستانی داره هم کاملا تایید شده است . البته همه ی این یارانو زیر دستان از اجنه نیستند بلکه بعضی از اون ها انسان هستند .
عجب از اعتمادی که خداوند به آدم و فرزندانش داشت و عجب از جواب ما به این اعتماد ، گمراه شدن در برابر وسوسههای شیطان کم بود ، تبدیل شدن به یار و مرید اون هم اضافه شده ، عجب از اعتماد خداوند . عجب از عشق خداوند .عجب از ما آدم ها .
از نظر مسیحیت :
اونطور که از باورهای مسحیت پیداست ، مسیحیان هم به وجود جن معتقد هستند و به اون ها )ارواح خبیث ( یا ) ارواحشیطانی ( می گن . در بسیاری از آیات عهد عتیق و همچنین عهد جدید به صراحت از شیطان و ابلیس نام برده شده . جنگیری جزء اموری است که کلیسای کاتولیک به صورت تخصصی اون رو انجام می ده . انجمن بین المللی جنگیرانبرای همین موضوع توسط پدر گابریل آمرث تاسیس شده و پاپ بندیکت شانزدهم نیز از آن حمایت کرده .
همچنین ، جنگیری تلاش برای خارج کردن جن ، شیطان یا ارواح شرور از شخص یا محلیه که فکر می کنند تسخیرشده . کسی که جنگیری رو انجام می ده ، بهش جنگیر می گن و اکثرا یه شخص روحانیه که از طرف کلیسا تعلیمات وتوانایی و قدرت های خاصی رو آموزش دیده . بنابراین مفهوم جنگیری و حلول شیطان در جسم انسان در کلیسایکاتولیک و از نظر مسیحیان کاتولیک ، کاملا پذیرفته شده و امکان پذیره.
در کلیسای کاتولیک این موضوع یکی از موضوعات خاص و مهم اون ها به شمار می ره ، و کشیش هایی رو برایانجام جن گیری آموزش می دن . البته خیلی از روانشناس ها کیس های جن زده رو اکثرا مبتلا به یه بیماری روانیتشخیص می دن وکلا این مسئله رو رد می کنند ، که با توجه به سابقه تقابل علم و دین در دین مسیحیت این مسئله کاملاطبیعیه .
بر اساس مطالبی که در بالا بهش اشاره کردم ، هر ملت و فرهنگ و دینی بر اساس باورها و اعتقادات خودشراهکارهایی برای مشکلاتی که از سمت جنیان یا ارواح شیطانی و شیطان براشون ایجاد می شه دارند .که البته اینراهکارها در فرهنگ ها و اعتقادات و ادیان مختلف ، متفاوته . تو این سریال با راهکارهای مردم کره بر اساساعتقادات مردم این کشور و البته به خصوص با راهکارهای دین مسیحیت و علی الخصوص مذهب کاتولیک آشنا میشیم .
همچنین ، کاملا مشخصه مسائلی که درباره ی ارواح شیطانی و شیطان در این سریال مطرح می شه از نظر منطقی واز نظر دین اسلام کاملا مردوده ، البته اون قسمت تسخیرش . که با توجه به ژانر سریال که فانتزی هم هست ، مشخصهکه کاملا ساخته و پرداخته ی ذهن نویسنده های سریاله .
حالا با توجه به گفته ی کارگردان این سریال که گفته بود ما سعی کردیم مسائل و مشکلات جامعه رو از یه دیدگاه دیگهبررسی کنیم و به مردم هشدار بدیم که ، هر کدوم از ما یه بخش تاریک تو روحمون داریم . که اون بخش تاریک ، باتوجه به آموزه های دین اسلام می شه همون نفس اماره ، که اگه فرصت جولون دادن رو بهش بدیم ، با کمترین تحریکشدنی ( از طرف شیطان یا یارانش ) کنترل کل روح و در نهایت جسممون رو در اختیار می گیره و منجر به سر زدناعمال وحشتناکی از طرف ما می شه که حتی خودمون هم نمی تونیم اون ها رو باور کنیم .
این سریال تنها راه علاج و چاره برای مقابله با اون بخش تاریک و خطرناک روحمون رو تکیه به سه اصل معرفی میکنه که اولین اون ها ، دین و اعتقاد و ایمان و باور کامل در اعماق قلب و روحمونه و دومین از اون سه اصل ، انسانیتهو سومین اصله اساسی ، قانون و منطق و پیروی از اونه . که هر کدوم از سه قهرمان ما نماد یکی از این ارکان واصول هستند . این سه رکن وقتی در کنار هم قرار بگیرند می تونند جلوی هر روح شیطانی و هر وسوسه ای رو بگیرند.
این سریال میگه اولین رکن ، دینه که راه خروج از یه همچین تنگناهای وحشتناکی رو در اختیار ما قرار می ده . در اینسریال دین مسیحیت به عنوان دین مرجع معرفی می شه و کشیش چوی یون به عنوان نماد این دین نشون داده می شه ،که با وجود زخم هایی که از طرف روح های شیطانی مختلف بر روح و جسمش می نشینه ، اما تا آخر برای رهاییانسان های درگیر و تسخیر شده ، تلاش می کنه . و برای من شاید یه جورایی نماد مسیح (ع) هم هست ، چون همونطورکه می دونید در باور مسیحیت حضرت مسیح بار گناهان مسیحیان رو به دوش می کشه و به این صورته که مسیحیانبعد از اعتراف به گناه ، پیش کشیش ، بر اساس باور خودشون پاک و بخشیده می شن .
تو این سریال هم ، کسی که در نهایت با این ارواح شیطانی روبرو می شه و با استفاده از قدرت ایمان خودش اون ها روشکست می ده ، کشیش چوی هست ، و هر دفعه که این کار رو می کنه یعنی جنگیری رو ، انگار که یه قسمت ازروحش رو به اون فرد تسخیر شده می ده تا بتونه زندگیه تازه ای رو شروع کنه . و همین امر باعث درد و عذاب روحیو جسمیه خودش می شه .
اما کسی که پارک ایل دو یا همون پادشاه و رهبر ارواح شیطانی دنبالشه ، یون هاپیونگه . کسی که دارای روحقدرتمندیه به طوری که از همون بچگی قدرت دیدن ارواح رو داشته و به خاطر همین روح قدرتمند و پاکشه که پارکایل دو به مدت بیست سال سایه به سایه دنبالش می کنه تا بلکه فرصتی پیدا کنه و بتونه تسخیرش کنه . و حتی تو قسمتآخر به خود یون هاپیونگ می گه : تو آدم خاص و بی حد و مرزی هستی .من هیچ وقت تو رو تسخیر نکردم ، به همیندلیل سعی کردم با ناامید کردنت و با ایجاد درد و رنج ، توی روحت یه شکاف ایجاد کنم تا بتونم از طریق اون شکافروحت رو تسخیر کنم .
بنابراین به نظر من یون هاپیونگ نماد انسانیت در انسان هاست ، جوهره ای که وجودش و تکیه کردن بهش در کناردین به انسان ها کمک می کنه تا در برابر وسوسه های نفس اماره و شیاطین مقاومت کنه و بایسته ، چیزیه که جلویورود شیطان رو میگیره و جلوی انسان رو تا مرتکب اعمال نادرست و ناشایست نشه . برای من یون هاپیونگ نمادانسانیته ، انسانیتی که از روح انسان ها محافظت می کنه.
و در واقع به همین دلیله که در آخر سریال نشون داده می شه یون هاپیونگ هنوز زنده است ، در واقع با زنده نشوندادن یون هاپیونگ نویسنده قصد داشت به این موضوع اشاره کنه که حتی با وجود شیاطین قدرتمند اون هم به تعداد زیاد، انسانیت هنوز نمرده ، ممکنه برای یه مدت فراموشش کنیم یا درون دریای وجودیه خودمون گمش کنیم اما در نهایتمی تونیم اون رو جایی که حتی فکرش رو هم نمی کردیم پیدا کنیم ، جایی درون اعماق قلب و روح خودمون . و بههمین خاطره که انسان ها هنوز می تونند در برابر این شیاطین بایستند و پیروز بشند .
در واقع سکانس دریا تو قسمت آخر و تلاشه چوی یون و کانگ گیل یونگ برای نجات یون هاپیونگ ، می خواست بههمه امون بگه ممکنه یه روزی حتی انسانیتمون با وجود پاکی عمیق و قدرت فراوونش در دسترس شیطان قرار بگیره ،اما ما با کمک قدرت دین و ایمان قلبی و پیروی از قانون و منطق می تونیم انسانیتمون رو نجات بدیم و اجازه ندیم دردریای طوفانیه وجودمون غرق بشه و از بین بره .
یا اون سکانسی که یون هاپیونگ زیر آب به هوش می یاد و صلیب چوی یون رو که نصفه و نیمه دور دستش هست روکامل دوره مچش می بنده و بعد چوی یون رو به سمت بالا و سطح آب هل می ده به نظرم یه جورایی می خواست بگهانسانیت وجودیه ما با توسل و چنگ زدن به ریسمان محکمی مثل دین می تونه هر دریای طوفانیه عمیق و سیاهی روطی کنه و در آخر نجات پیدا کنه.
در واقع این سکانس ، جنگ این سه اصل برای نجات بشریت از چنگال شیطانه . و نشون می ده که این سه اصل فقطدر صورتی که در کنار هم بجنگند ، قادرند پیروز بشن و هیچ کدوم به تنهایی تو این کار موفق نمی شند . به نظرمنویسنده ها حتی از نشون دادن این موضوع که سه شخصیت ما به شدت تنها هستند هم به دنبال بیان منظور و هدفیهستند و اون ، اینه که چقدر این سه اصل یعنی دین و انسانیت و قانون تنها و جدا افتاده از جامعه ی بشری هستند . واینکه چقدر وقتی تنها هستند ، ضعیفند . در حالی که وقتی در کنار هم قرار می گیرند می تونند با کمک هم کار بزرگیمثله پیروزی در برابر شیطان و نجات انسان ها رو انجام بدن .
پارک ایل دو نماد شیطانه که سعی می کنه با استفاده از اون بخش تاریک روح انسان ها یا همون نفس اماره که درونهمه ی ما وجود داره و تحریک وکنترل اون توسط هر کدوم از روح های زیر دست خودش که نماد یاران و مریدانشیطان هستند کنترل انسان ها رو در دست بگیره .
و توی این کار کاملا موفقه ، به غیر از سه قهرمان اصلی داستان ، که هر سه با کمک روح پاک و بزرگ خودشون وایمان و اعتقاد و باور خودشون به اینکه همیشه باید کار درست رو انجام داد ، فرای اینکه چه دینی داری ، جلوی اونرو می گیرند .
اینکه می گم پارک ایل دو نماد شیطانه ، به دلیل نشانه هایی که تو سریال وجود داره ، وجود کلاغ اون هم تو قسمت هاو موقعیت های مختلف داستان ، همونطور که می دونید کلاغ یکی از نمادهای شیطان در مسیحیته . توی قسمت آخر همجایی هست که پارک ایل دو به کشیش چوی می گه" من همیشه بودم ، من همیشه وجود داشتم ، از زمانی که انسان ها توغار و کوه زندگی می کردن تا به الآن من وجود داشتم و همراهتون بودم و نگاهتون می کردم " .
یه نقدی هم که به این سریال وارد شده بود و به عنوان ایراد و نقص سریال بهش اشاره شده بود و من تو قسمت نظراتسریال خوندمش و فکر می کنم می تونم اینجا بهش جواب بدم این بود که ، نویسنده انگار تکلیفش با خودش روشن نبود ،یه جا اشاره می کرد که این افراد تسخیر شده بودند و مسئول اعمال خودشون نبودن ، اما از یه طرف دیگه پلیس ها میاومدن می گرفتنشون و می گفتن که باید پاسخگوی اعمالشون باشند.
خوب در جواب این ایراد و نقد باید بگم که ، منظور نویسنده از مطرح کردن این موضوع ، این بوده که انسان ها در هرصورت باید مسئولیت کارهاشون رو بر عهده بگیرند ، در واقع اینکه روحشون اینقدر ضعیف بوده که اجازه ی ورود وتسخیر روحشون رو توسط ارواح شیطانی دادن ، هم تقصیر خودشونه . در واقع اون ها خودشون با انجام اعمالنادرست باعث ضعیف شدن روحشون و باز شدنه راه شیاطین و در نتیجه تسخیرشون می شن . از هر طرف که بهقضیه نگاه کنیم ، مقصر و مسئول اصلی شخص خودشونه .
مثله اینکه بگیم کسی که مست بوده و با اون حال پشت فرمون ماشین نشسته و در اون حالت باعث تصادف و مرگ یکیا چند نفر و یا نقص عضو و در خوشبینانه ترین حالت ، باعث آسیب قابل جبران اون ها شده ، به خاطره اینکه مستبوده و تو حالت عادی نبوده ، پس مسئولیت کارش بر عهده ی اون نیست و نباید به خاطر اون تصادف مجازات بشه .
اما اگر این قضیه رو از دید قربانی ها ببینی ، دیگه اینطور نیست ، در واقع اون شخص مقصر اول و آخر ماجرا بوده ،اول اینکه اصلا نباید مست می کرده و دوم اینکه به هیچ وجه من الوجوه نباید با اون حالت پشت فرمون ماشین مینشسته . بنابراین به خاطر اشتباهاتش و به دلیل اینکه اون اشتباهات تبعات بدی برای دیگران داشته باید مجازات بشه تادوباره اون کار رو تکرار نکنه و البته جنبه ی بازدارندگی هم داره تا دیگران هم از انجام این کارها اجتناب کنند .
بنابراین در مورد این سریال هم کاملا منطقیه که افراد نتیجه اعمال خودشون رو ببینند . و سعی کنند که روحشون روقوی تر و محکم تر از قبل کنند . و این مهم میسر نمی شه ، نه تا زمانی که تاوان کارهای اشتباهشون رو نپردازند ، فقطاون موقع است که می تونند یه زندگیه جدید و بدون مشکل رو شروع کنند .
کسی که مسئول این قسمت ماجراست کانگ گیل یونگه سومین و آخرین قهرمان داستان . به همین دلیل به نظر من کانگگیل یونگ نماد قانون و بانوی عدالته . همونطور که می دونید بانوی عدالت نماد قانون و عدالت تو کره است در واقعیه مجسمه است از یه خانم که یه ترازو دستش گرفته و چشمهاش هم با دستمالی بسته شده ، که این بسته بودن هم به اینمعنیه که عدالت دربرابر موقعیت اجتماعی و قدرت و ثروت و نفوذ همه ی افراد چشمهاش کوره و اون ها رو نمی بینهو فقط بر اساس جرم اون ها و بر اساس قانون بدون توجه به بقیه چیزها حکمش رو صادر می کنه . و فکر می کنم یکیاز دلایلی که کارآگاه داستانمون رو از جنس مونث انتخاب کرده بودن ، اینه که این خانم قراره نماد قانون باشه و چیزیکه در کره نمایانگره قانونه ، بانوی عدالته ، و خانم کارآگاه ما کسیه که بدون در نظر گرفتنه شرایط و موقعیت افراد ،فقط و فقط به دنبال حقیقته و می خواد عدالت رو برای همه علی الخصوص قربانی های ماجرا ، برقرار کنه . درستکاری که از بانوی عدالت انتظار می ره انجام بده .
و آخرین نکته ای که می خوام بهش اشاره کنم موضوع جالب دیگه ایه که من تو این سریال بهش برخوردم و واقعا برامجذاب بود و متوجه شدم که این موضوع تا چه اندازه در فرهنگ مردم کره رسوخ کرده و عمیقه ، و اون چیزی نیستجز دشمنی و کینه ای که مردم کره نسبت به کشور ژاپن دارند .
حتما می گید این رو دیگه از کجا آوردم ، باید بگم که تو جای جایه سریال با عناوین مختلف به این موضوع اشاره میشه که این جناب پارک ایل دو و یا همون سون از شرق یا دریای شرقی می یاد . اینقدر این موضوع تکرار می شه توسریال که من رو به فکر انداخت که مگه تو شرق کشور کره جنوبی چه چیزی وجود داره ، که متوجه شدم در شرق کرهجنوبی و در واقع همسایه ی شرقیه این کشور از سمت دریای شرقی ژاپن هست .
اون موقع بود که ماستم و کیسه کردم و واقعا به نویسنده های این سریال آفرین گفتم به خاطر این ذهن خلاقشون که ازیه دشمنی و کینه ی فرهنگی و سیاسی چطور برای زیباتر کردن و جذاب تر کردن سریالشون استفاده کردن . فکر میکنم واقعا هم تو فکر و فرهنگ اون ها ، ژاپنی ها همون شیطان باشند ، البته با سابقه ای که بین کره و ژاپن هست ، ایناحساس و فکر دور از ذهن نیست .
در نهایت باید اضافه کنم که این متن ، تحلیل های شخصیه منه و تاکیدی بر درستیشون ندارم ، این ها نشات گرفته از فکر و احساسم بعد از دیدن سریاله . امیدوارم که مفید بوده باشه .
نکات منفی :
نکته ی منفی که بخوام بهش اشاره کنم به ذهنم نمی رسه . اگر که شما سریال رو دیدید یا در آینده می بینید و نکته ای بهذهنتون می رسه خوشحال می شم بهش اشاره کنید .
بازی بازیگران :
تیم بازیگری این سریال واقعا عالی بوده در واقع کستینگ فوق العاده ای داشته ، همه ی بازیگرها به شخصیت هاشونمی اومدن و کارشون هم تو در آوردن شخصیت هاشون عالیتر بود . من بازیه بازیگر نقش یون هاپیونگ یا همون کیمدونگ ووک رو اولین بار تو همین سریال دیدم . اوایل سریال چون باهاش آشنایی نداشتم با یه بدبینی و نکته بینی خاصیبازیش رو دنبال می کردم و همه اش دنبال یه آتو ازش بودم ، اما بعد از چند قسمت دیدم نه بابا ، بازیگر فوق العاده ایه وبازیش حرف نداره . در واقع بین این سه قهرمان من فقط با کیم جه ووک بازیگر نقش کشیش چوی آشنا بودم . و دوقهرمان دیگه برام نا آشنا بودن ، که البته هر دوشون به خوبی از پس نقششون بر اومدن . بازیگر نقش کارآگاه کانگگیل یونگ هم که جانگ اون چه بود ، بازیه خوبی از خودش به نمایش گذاشته ، من که از بازیش خوشم اومد . وبازیگر نقش کشیش چوی ، همونطور که در بالا هم اشاره کردم نقشش رو کیم جه ووک بازی کرده بود . که مطمئناعلاقه مندان ژانر پلیسی - معمایی و وحشت باهاش کاملا آشنا هستند . البته تو این وبلاگ به قاتل خوش تیپ صدا 1 هممعروفه . من خودم یکی از طرفدارهاش هستم و خیلی خوشحال شدم که بالآخره تو یه نقش اصلی دیدمش . بازیش فوقالعاده بود حس ترس و استیصال و تنهایی چوی یون رو خیلی خوب تونسته بود دربیاره .
در کل همه ی بازیگرهای این سریال عالی بودن ، از بازیگرهای اصلی تا فرعی و بازیگرهایی که با هر داستان تغییرمی کردند . همین طور بازیگرهای بچگیه سه نقش اصلی هم کارشون واقعا خوب بود مخصوصا بازیگر نقش بچگیهیون هاپیونگ .
سکانس مورد علاقه : (اسپویل )
اگر به اسپویل حساس هستید لطفا این بخش رو نخونید .
این سریال پر از سکانس های به یاد موندنی و برای من مورد علاقه است . من چند تاشون رو این جا بیان می کنم .
-سکانسی که تو بچگیه شخصیت ها ، تو اون شب کذایی هر سه شخصیت جلوی خونه ی کشیش چوی یون به هم میرسند و یون هاپیونگ 10-11 ساله جلوی کانگ گیل یونگ 10-11 ساله رو می گیره که نره تو خونه ی کشیش چوی ودر واقع جونش رو نجات می ده . من این سکانس و آهنگی که تو این سکاس پخش شد رو خیلی دوست داشتم .
-سکانسی که کانگ گیل یونگ بعد از پیدا کردن جسد قاتل مادرش تو اداره گریه کرد .
-سکانسی که هان می جین کشته شده بود و پسر کوچولوی ناشنواش تو کمد همون اتاق قایم شده بود ، کشیش چوی وقتیپیداش نکرد دنبالش گشت و وقتی می خواست از کمد بیاد بیرون بغلش کرد که جنازه ی مادرش رو نبینه . این سکانسعالی بود ، اشکی که تو چشم کشیش چوی جمع شده بود و نشونه ی دردی بود که از بچگی براش به جا مونده بود و میخواست جلوی ایجاد همون درد رو تو اون بچه بگیره . واقعا دردناک بود و تاثیر گذار.
- سکانس دعوای یون هاپیونگ و کشیش چوی بعد از کشته شدنه ، هان می جین .
- سکانسی که یون هاپیونگ برای کشیش چوی ، طلسم ضد ارواح شیطانی گرفته بود و می خواست به زور بذارتش توجیب چوی یون . سکانس بامزه ای بود ، من که کلی سرش خندیدم .
- سکانسی که یوک کوانگ داشت می مرد ، اما با اون حال هنوز به فکر هاپیونگ بود و با باقیمونده ی نیروش میخواست جلوی نزدیک شدنه ، پارک ایل دو رو به هاپیونگ بگیره .
-سکانسی که بابای یون هاپیونگ از پل پرت می شه پایین و یون هاپیونگ نمی تونه نگه اش داره .
- سکانس جنگیریه کارآگاه گو هم خیلی قشنگ بود ، مخصوصا اون قسمت توی وان پر از آب .
-سکانسی که یون هاپیونگ پارک ایل دو رو به بدنش راه می ده و بعد می ره به دریا تا خودش رو بکشه . رسیدن کشیشچوی و کانگ گیل یونگ و سعیشون برای نجات یون هاپیونگ . این سکانس به شدت دردناک و متاثر کننده و به شدتفداکارانه بود . هر سه قهرمان تو این سکانس قهرمان بودن خودشون رو ثابت کردن با کارهایی که انجام دادن .
دیالوگ مورد علاقه : (اسپویل )
کسانی که به اسپویل شدن داستان حساس هستند لطفا قبل از دیدن سریال این قسمت رو مطالعه نکنند .
این سریال همونطور که پر از سکانس های به یاد موندنیه ، پر از دیالوگ های به یاد موندنی هم هست که تو این قسمتبعضی از اون ها رو بیان می کنم .
-مادرشون ، اصلا ناراحت نشد . - کی بدتره ؟ یه روح شیطانی مثل پارک ایل دو ، یا مادرشون که باعث همه ی ایناتفاقا بود ؟
- اگه تو هم آدم بکشی که فرقی با اون شیطان نداری.
-تقصیر تو نیست . - خودت گفتی ، شیطان از راه زخم وارد قلب آدم می شه . به خاطر قلبم ، به خاطر قلب زخمیم، خانواده ام سختی کشیدن . پس تقصیر منه .
- سویون به مرور ازش می گذره . - هر چقدر هم که زمان بگذره ، کسی نمی تونه از همچین اتفاقایی بگذره .
- همه یه تاریکی درونشون دارن ، وقتی تو اون تاریکی قدم می زنی ، تبدیل به شیطان می شی .
- چرا ؟ چون خوش می گذره ،اینا همه اش یه بازیه . آدما همدیگه رو می کشن . به غیر اون شما من رو صدا زدید. اونامی خوان که نفرین کنن و آدم بکشن . شما همتون همین کارا رو می کنین . خودتون . من اینجام ، چون شما من رو صدازدید .
- تو فرق داری . تو آدم بی حد و مرزی هستی . ولی من نتونستم تو بدنت برم .چون همچین محکم و با قدرت بودی .
- غصه خوردن ، نا امیدی ، این موقع است که شکاف برمی داری . من هر کی دور و برته می کشم ، تا شکافبرداری.
- خدا من می خوام امروز دوستم رو نجات بدم . ولی دشمنم خیلی قویه ، اون موزی و پر زوره . من نمی تونم شکستشبدم . من برای جنگیدن با دشمنم از جونم مایه می ذارم . لطفا رحم کن و از دوستم محافظت کن .
آهنگ های سریال :
یکی دیگه از نکات مثبت این سریال و در واقع کامل کننده ی سریال ost های فوق العاده ی سریاله . این سریال پر ازآهنگ های زیباست با یه حس زیباتر که برای شما به ارمغان می یاره . من که به شدت آهنگ های سریال رو دوستداشتم .
پایان سریال : (اسپویل )
اگر کسی به اسپویل شدن پایان سریال حساسه لطفا این قسمت رو تا اتمام دیدن سریال نخونه .
سریال از یه پایان خوب و منطقی برخوردار بود . یه آرامش و راحتی خیال که تو همه ی شخصیت ها می تونی ببینی وحسش کنی . یه آرامش پس از طوفان . آرامشی که آدم با خودش می گه خوب حالا بیا خرابی هایی که طوفان به بارآورده رو برآورد و درستش کنیم . پایانش رو دوست داشتم . یه پرش یک ساله به آینده و دوباره جمع شدن سه قهرمانداستان دور هم . و دوستی که همچنان ادامه داره . یه پایان خوب با یه عالمه حسه خوب .
در کل سریالش رو دوست داشتم ، بر خلاف اینکه قبل از دیدن سریال ، نظر مساعدی درباره ی سریال نداشتم( که اون هم به خاطر این بود که کارگردانش ، همون کارگردان سریال " بلک " بود و اون سریال هم به نظرم خیلی ضعیف کار شده بود ، به همین دلیل نظر مساعدی روی این سریال نداشتم ) و همه اش منتظر بودم یه جایی نویسنده یا کارگردان یابازیگرها یا بلآخره یکی از تیم تهیه یه اشتباهی بکنه و سریال اون چیزی که نظرات می گن نباشه ، اما بعد از دیدنسریال من هم با اون ها هم صدا شدم ، که این سریال یکی از بهترین و شاید بهترین سریال کره ای تو ژانر خودش یعنیژانر معمایی ، هیجان انگیز و فانتزی باشه ، بنابراین بهتون توصیه می کنم اگه طرفدار ژانر سریال هستید ، دیدنش رواز دست ندید .
در نهایت من به این سریال از 10 امتیاز 10 می دم . و امیدوارم شما هم مثل من از دیدن این سریال لذت ببرید .
تعداد بازدید از این مطلب: 361
برچسبها:
نقد و بررسی سریال کره ای مهمان ,
The Guest ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
|
درباره نقد کره بهترین سریال های کره ای آمار وب سایت:
آرشیو مطالب مطالب پر بازدید |